محمدحسن پزشک ازجمله مدیران خوشنام سینمای ایران است که در هر مسئولیتی که حضور داشته بیحاشیه کارخودش را کرده و حالا سالهاست وظیفه سامان دادن به موزه سینما را عهدهدار شده است. پزشک از کمتوجهیها و کماعتناییها به موزه سینما دلپردردی دارد.
انتظار این مدیر فرهنگی با سابقه توجه بیشتر به نهادی است که حراست از میراث سینمای ایران را عهدهدار شده است. آنچه پیشرو دارید تنها بخشهایی از صحبتهای پزشک درباره موزه سینماست که با خواندنش هم میتوان به دستاوردهای این مکان پی برد و هم به دلایل برخی کاستیها و کمبودها.
- موزه سینما غیر از به نمایش گذاشتن جوایز و اسناد تاریخی سینمای ایران چه کارکرد دیگری دارد؟
مسئله اینجاست که موزه سینما خارج از کارکردهای عمومی یک موزه، کاری را نه میتواند انجام دهد و نه باید انجام دهد؛ بهدلیل اینکه موزه یک ماموریت کلی دارد و آن هم جمعآوری یادمانها و مدارک مربوط به حوزهای است که برایش تعریف شده. در کنار آن، حفظ، نگهداری و مرمت این آثار و بعد هم در اختیار قرار دادن آنها نزد متخصصان، عموم و... از دیگر وظایف موزه سینماست. اما در کنار این وظایف 3کارکرد اساسی دیگر هم برای موزه در نظر گرفتهایم که فقط میخواهم به صورت موردی به آنها اشاره کنم. ما در موزه سینما وسایلی داریم که مربوط به 70-80سال پیش است؛ مثلا هنگام ساخت یک فیلم کارگردان در نظر داشته که سر صحنه اتفاقی بیفتد اما تجهیزات فنی این کار موجود نبوده و به همین دلیل بچههایی که سر آن کار حضور داشتند با ابتدایی ترین وسایل آنچه را مدنظر کارگردان بوده درست میکردهاند و بعد از گذشت چندین سال دیده شده که همان وسیله به شکل تکنولوژیکش از خارج وارد ایران میشود و ما امروز در موزه آن وسیله دست ساز بچهها را نگهداری میکنیم؛ به این منظور که بخواهیم نشان دهیم اگر شرایط فراهم شود بچههای ما میتوانند کارهای خارقالعاده کنند. این یکی از چیزهایی است که ما اصرار داریم در موزه داشته باشیم و همیشه خواهش من از راهنمایان این بوده که هنگام بازدید، این اتفاقات را برای بازدیدکنندگان توضیح دهند و به این موارد اشاره کنند. دومین مسئله مربوط به قدمت سینمای ایران میشود. ما سابقهای نزدیک به بالای 100سال در حوزه تولید و نمایش فیلم داریم. نمیخواهم بگویم همه فیلمهایی که در آن دوره ساخته شدهاند خوب و اخلاقیاند اما درمیان آثاری که در آن سالها ساخته شده فیلم خوب و فیلمهایی که در داخل و خارج مورد توجه قرار گرفتهاند کم نیستند. در واقع ما میخواهیم بگوییم در حوزه فرهنگ، جدا از تاریخ گذشتهمان در همین 100ساله اخیر در حوزه سینما کم مواردی را نداریم که بتوانیم به آنها افتخار کنیم. رویکرد سوم هم به سالنی باز میگردد که ما در موزه داریم و از آن بهعنوان زیرگذر تاریخ یاد میکنیم. در این محل اختراعات و اکتشافات موضوعاتی که توسط اندیشمندان حوزه اسلامی و ایران انجام گرفته که بعدها در حوزه سینما مورد استفاده واقع شدهاند، به بازدیدکنندگان معرفی میشوند؛ مثلا دوربین عکاسی پدر دوربین فیلمبرداری است و خود دوربین عکاسی از فکر آن اتاق تاریک بیرون آمده که منسوب به ابنهیثم اهوازیالاصل ایرانی است.
- فکر میکنید ثبت پیشینه و تاریخ سینمای ایران تا چه اندازه به کار نسل امروز میآید و موزه سینما در این زمینه چه اقداماتی را انجام داده است؟
حقیقت اینجاست که سینما مقولهای نیست که در گذشته دور اتفاق افتاده باشد که ما امروز بخواهیم آن را نبش قبر و اکتشاف کنیم. سینمای ایران تقریبا آغازش با بخشی از هنرمندان و افراد معمر و مسنی است که هنوز در بین ما حاضرند و متعلق به این دوره است و چیزی حدود 100سال عمر دارد. با توجه به اینکه ما هنوز افرادی داریم که از شاهان قاجار خاطرههایی در ذهنشان مانده است، چه بخواهیم و چه نخواهیم سینما از محصولات مدرنیته است و یکی از حوزههایی است که ما در آن جلوتر از خیلی کشورها و تمدنهای دیگر وارد شدیم و شاید با یک فاصله 5-6ساله با برادران لومیر کار فیلمبرداری را در داخل ایران آغاز کردیم و نمایش دادیم؛ اتفاقی که میتواند برای ما غرورآفرین باشد. سینما در ذات خود جذابیت دارد چرا که به نوعی تجسم خیال است و در واقع جانبخشی به رویاست. حال باید ببینیم که ما هم پا به پای دنیا پیش آمدهایم یا نه؟ سینمای ایران در آغاز به جایی میرسد که طی 10سال نخل طلایی کن را از آن خود میکند و همانطور که همگی شاهدش بودیم امسال جایزه اسکار را میگیرد. این اتفاقات در واقع نشان از حیات، سرزندگی و نشاط در حوزه سینمای ایران دارد.
- چرا ثبت خاطرات اهالی سینما که به صورت متمرکز انجام میشد، برای استفاده عموم منتشر نشد ؟ گفته میشود بسیاری از خاطرات ثبت شده به صورت راش موجود است اما اقدامی برای تدوین آنها صورت نگرفته است.
پیشتر در بخشی از صحبتهایم به این موضوع اشاره کردم که ما بخش پژوهش را در دست اجرا داریم و در همین راستا به بحث تاریخ سینما خواهیم پرداخت؛ ازجمله اینکه پروژه عظیمی را با عنوان ثبت شفاهی تاریخ سینمای ایران داریم که عزیزانی همچون جواد طوسی، غلام حیدری و بوکاسیان از این طرح حمایت کردند که این پروژه جان بگیرد تا در نتیجه امروز با بیش از 250نفر مصاحبه داشته باشیم. با توجه به اینکه نوع مصاحبه و نوع ثبت با عنوان تاریخ شفاهی است در واقع یک جور شرایطی را فراهم میکنیم که هر کدام از اهالی سینما- لزوما نه تنها چهرهها و مشاهیر- آنچه که از خاطراتشان در ذهن دارند و یا حتی آرزویشان بوده بگویند تا ثبت شود. اما بهنظر میرسد که این مصاحبهها باید به حداقلی برسند تا بتوان برای تدوینشان اقدام کرد؛ بهدلیل اینکه ممکن است در مورد موضوعی 10نفر صحبت کنند اما وقتی با شخص دیگری هم گفتوگو میشود او نقیض حرف آن 10نفر را بزند. این است که ما سعی کردیم اینها به حداقلی برسند و بعد برای تدوینشان اقدام کنیم؛کما اینکه ما دوستانی را در نوبت داریم تا برای گفتوگو حاضر شوند. انجام این کارها واقعا زمان بر است بهدلیل اینکه ممکن است عزیزی بیش از 18جلسه و طی 30ساعت صحبت کند، طبیعی است که سامان دادن به آن گفتوگو زمان میبرد.
در حال حاضر مواد خام این موضوعات در حال جمعآوری است و بعد از اینکه این کار انجام شد در نظر داریم پژوهشگاه را برپا کنیم(چرا که این امر مستلزم داشتن هزینه نیز هست) و با تشکیل یک هیأت تحریریه که افرادش امین و آشنا با حوزه باشند، ترتیب دهیم تا این تصاویر و صحبتها را با ترتیبی که شرایط اقتضا خواهد کرد، مدون کنیم. طبیعی است که بخشی از این اطلاعات جمعآوری شده غیرقابل انتشار خواهد بود اما در بخشهای دیگر مصاحبهها به شکل موضوعی و بر حسب شخصیتها تدوین خواهد شد. آنچه مسلم است اینکه کار، کار امروز و فردا نیست و پروژه سنگینی است که انجامش بهدلیل حجم خود کار، هزینه و بودجه و همینطور به لحاظ امکانات، صرف زمان زیادی را میطلبد.
- موزه سینما به لحاظ تأمین بودجه با چه مشکلاتی روبهرو است؟
مسئله این است که همه عمر موزه سینما زیاد نیست و بعد هم اینکه کارکردش به صورت یک سازمان مردم نهاد تعریف شده و اینطور نیست که از جایی بودجه خاصی بگیرد. البته ما از وزارت ارشاد و معاونت امور سینمایی کمک میگیریم همچنین از شهرداری و سازمان میراث فرهنگی اما در واقع کمکی که ما را توانا میکند تا از آنچه داریم حفظ و حراست کنیم هزینههایی است که با کمک خود اهالی سینما تأمین میشود. عرض من این است که بهدلیل مشکلاتی که به آنها اشاره کردم ما کمی کند حرکت میکنیم و ممکن است آن سرعت لازمی را که مورد انتظار است، نداشته باشیم.
- در زمینه انتشار کتاب، موزه سینما اقدامات قابل توجهی انجام داده؛ بهعنوان مثال میتوان به انتشار فیلمنامههای دختر لر، حاجیآقا آکتور سینما و ضربت اشاره کرد. در این رابطه چه کتابهای دیگری در دست چاپ دارید؟
واقعیت این است که چه کتابهایی که در دورههای پیش چاپ کردیم و چه اینهایی که اخیرا به چاپ رساندیم با توجه به تماسهایی که با انتشاراتیهای مختلف هم داشتیم، نتوانستیم این آثار را آنطور که باید به دست مخاطب برسانیم.
- یعنی از این آثار استقبال نشد یا مشکل توزیع داشتید؟
مشکل اینجا بود که نتوانستیم آنها را در منظر و معرض دید مخاطبان قرار دهیم؛ به همین دلیل از این به بعد قصدمان این است که آهسته پیش برویم تا شبکه توزیع پیدا کنیم. متون آماده دیگری را هم در دست داریم.
- کتابهایی که تا به حال به چاپ رساندهایدبر اساس سناریوهای نوشته شده آنها بوده یا از طریق دیگری این کار شکل گرفته است؟
فیلمنامههای حاجیآقا آکتور سینما و دختر لر را از روی خود فیلمها پیاده کردیم و به این شکل نبوده که بتوانیم به اصل فیلمنامههای آنها دسترسی داشته باشیم. دیالوگهای خود فیلم را به اندازهای که میشد بهعنوان سناریو پیاده کردیم. برخی از فیلمهای دیگر هم هستند که به همین شکل در موردشان عمل کردهایم و سناریوهایشان به دست ما نرسیده است؛ آثاری که قصد داریم آنها را نیز در ادامه منتشر کنیم اما تا زمانی که مطمئن نشویم میتوانیم اینها را به دست علاقهمندان برسانیم، برای چاپشان اقدامی نخواهیم کرد و آرامتر حرکت میکنیم.
- همانطور که پیشتر در صحبتهایتان اشاره کردید موزه سینما سالنهای خوب و استانداردی دارد و در عمل شاهدیم که در این سالنها فیلمهای روز سینمای ایران به اکران درمیآیند. چرا در این زمینه از ظرفیتهایی که موجود است برای اکران فیلمهای شاخص سینمای ایران و دیگر کشورها استفاده نمیشود تا با برنامه مدونی که در این خصوص طراحی میشود مخاطبان این آثار بتوانند از فیلمهای مورد علاقهشان دیدن کنند؟
در این مورد ما به نمایش فیلمهای موضوعی فکر کردیم بهدلیل اینکه ممکن است فیلمی از نظر من شاخص باشد اما از نظر دیگری اینطور نباشد. ما به نمایش فیلمهای موضوعی و تاریخی فکر کردیم. همچنین با همکاری انستیتو روانکاوی، فیلمهایی را که به نوعی موضوع و ساختشان مورد توجه این حوزه قرار میگیرد ماهی یک بار به نمایش در میآوریم تا استادان حوزه روانشناسی و روانکاوی در مورد فیلم تحلیل کنند؛ فیلمهایی که مخاطبان خودشان را هم دارند. منتها همانطور که گفتم برای اینکه این طرحها بتوانند اجرایی شوند، مستلزم برنامهریزی و تأمین هزینه کافی است تا در نتیجهاش این امر جایگاهی را که باید، پیدا کند. صادقانه بگویم اگر قرار باشد ما این کار را انجام دهیم برای عملی شدنش بهدنبال اسپانسر هستیم.
- یعنی مشکلات مادیای که موزه با آن روبهروست باعث شده نتوانید آنطور که مدنظر دارید طرحهایتان را اجرایی کنید؟
بله، در واقع موزه سینما به میزانی که میتواند امکانات فراهم کند، پرواز میکند. موضوع اینجاست که ما در درجه اول یک موزه هستیم که ماموریتی داریم و آن هم حفظ، حراست و ارائه آثاری است که مربوط به تاریخ سینمای ایران میشود. نمایش فیلم موضوعی و شاخص از جانب ما در واقع جزو فعالیتهای جنبی محسوب میشود؛ چرا که فکر میکنم این ماموریت را بسیاری از سازمانهای دیگر میتوانند انجام دهند. اما اگر قرار باشد ما نیرویمان را روی آن نوع مسائل متمرکز کنیم از کار اصلیمان بازمیمانیم. من فعالیتهای جنبی، متعالی و فرهنگی را در حوزه سینما برای موزه سینما نفی نمیکنم ولی باز هم عرض میکنم که ما به اینها بهچشم یک فعالیت جنبی نگاه میکنیم.
- فکر میکنید میزان استقبال بازدیدکنندگان از موزه رضایتبخش است؟
شاید به تعبیری بتوان گفت کمتر موزهای در تهران است که به اندازه موزه سینما بهدلیل جذابیت خود سینما و موضوع آن بازدیدکننده داشته باشد. دوم اینکه ما تلاش میکنیم تا این موزه را به مردم از طریق مطبوعات و رسانهها معرفی کنیم؛ ضمن اینکه فعالیتهایی هم برای حضور گروههایی از دورههای مختلف مدارس برای بازدید داریم؛ همچنین برای گروههای دانشجویی، سازمانها و نهادها. تعداد بازدیدکنندگان موزه طی فصلهای مختلف، متفاوت است اما بهطور متوسط در طول سال، روزانه چیزی حدود 200 تا 250نفر بازدیدکننده داریم.
- عمده مخاطبان موزه سینما چه افرادی هستند؟
عمدتا مخاطبان ما کسانی هستند که آنها را دعوت کردهایم تا برای بازدید به موزه بیایند. ممکن است در یک روز15-16نفر برای بازدید به موزه مراجعه کنند اما در روز دیگر با حضور 5-6 گروه بازدیدکننده که از مدارس و جاهای مختلف میآیند تعداد بازدیدکننده کم روز قبل جبران میشود.
- به غیر از بخش پژوهشی که به آن اشاره کردید موزه سینما برای سال91 برنامه دیگری هم در دستور کار دارد؟
یکی از اهدافمان این است که پژوهشکدهمان را از نظر فنی مجهز کنیم تا بسیاری از اسناد و امکانات را به صورت دیجیتال درآوریم. مثلا کتاب «صد سال پوستر سینما» که کار ارزشمندی است بخشی از آن با همکاری موزه انجام شده بوده. منظور من این است که امکانات موزه باید برای محققان و پژوهشگران قابلدسترستر از چیزی باشد که امروز میبینیم؛ افرادی که قصد دارند در حوزه سینمای ایران تحقیق و پژوهشی کنند. از آنجایی که برخی مدارک منحصربهفردند تلاشمان این است که آنها را به شکل دیجیتال درآوریم تا با ملاحظه دستزدن و نگاهکردن افراد مختلف به آنها از بین نروند؛ در کنار اینکه بخشی از این مدارک در ویترین است و نمیتوان هر روز آنها را بیرون آورد. همه اینها باید ثبت دیجیتال شوند تا همه پژوهشگران بتوانند به این نوع امکانات دسترسی داشته باشند. در واقع عمده تلاش ما برای سال91 این است که بتوانیم این هدف را چه بهلحاظ برنامهریزی و چه بهلحاظ تجهیزات و اجرا عملی کنیم.
آرزویم این است که در درجه اول بتوانیم برای موزه مخاطب جذب کنیم اما آرزوی بزرگتری که دارم این است که هر مخاطبی که برای بار دوم به موزه مراجعه میکند این احساس را داشته باشد که موزه غنیتر شده، این امکان میسر نمیشود مگر با همکاری افرادی که در واقع مالکان واقعی این گنجینه و موزه هستند و سینماگران و هنرمندان حوزه سینما.
دستخط هنرمند، کارگردان یا طراح صحنهای که دستنویسی از خود هنگام کاری بهجا گذاشته نیز جزو میراث سینمای ایران محسوب میشوند که باید جمعآوری شوند. موضوعی که بحث مالیاش را میشود با اسپانسر حل کرد اما مهم این است که آن انگیزه وجود داشته باشد که با تمامشدن یک فیلم، آکسسوار به فراموشی سپرده نشود و تمام وسایل سر صحنه آن فیلم که میتواند جزو مجموعه خاطراتش باشد، از بین نرود. روزی یک نفر از من پرسید در موزه چه جمع میکنید؟ گفتم شما بخشی از سینما را روی پرده سینما میبینید و بخش دیگری را از طریق دستگاههای نمایشی که در خانه دارید اما یک اتفاقاتی افتاده تا همه آنها فراهم شده که شما امروز بتوانید شاهد این فیلمها باشید؛ تمام آن اتفاقات را میتوانید در موزه سینما ببینید. پشت صحنه سینمای یک کشور و در اینجا پشت صحنه سینمای جمهوری اسلامی ایران است، یعنی موزه سینما.